مدل OSKAR در کوچینگ
مدل OSKAR در کوچینگ
فهرست مطالب این مقاله
Toggleمدل OSKAR یا “Objective, Subjective, Knowledge, Action, and Reflection” یک مدل کوچینگ است که برای کمک به مربیان در ارتقای کیفیت کوچینگ و بهبود عملکرد مشتریان استفاده میشود.
این مدل شامل پنج عنصر اصلی است:
۱- هدف (Objective):
در این مرحله، مربی باید با مشتری خود هدفی مشخص برای کوچینگ تعیین کند. این هدف میتواند شامل بهبود عملکرد، کسب موفقیت در کار، افزایش رضایت مشتری و غیره باشد.
۲- موضوعی (Subjective):
در این مرحله، مربی باید با مشتری خود درباره موضوعی که میخواهد در آن به او کمک کند، صحبت کند. این موضوع میتواند شامل مسائل شخصی، شغلی، روابطی و غیره باشد.
۳- دانش (Knowledge):
در این مرحله، مربی باید به مشتری خود دانش لازم را ارائه کند تا او بتواند به بهترین شکل ممکن در موضوع مورد نظر عمل کند. این دانش میتواند شامل روشهای حل مسئله، مهارتهای ارتباطی، مدیریت زمان و غیره باشد.
۴- عمل (Action):
در این مرحله، مربی باید به مشتری خود کمک کند تا اقدامات لازم را برای رسیدن به هدف خود انجام دهد. این اقدامات میتواند شامل تمرینات عملی، تمرینات موشکافی، تمرینات بازخورد و غیره باشد.
۵- بازتاب (Reflection):
در این مرحله، مربی باید با مشتری خود بررسی کند که آیا اقداماتی که انجام دادهاند، به هدفی که تعیین کردهاند، رسیدهاند یا خیر. این بازتاب میتواند شامل بررسی نتایج، ارزیابی عملکرد و غیره باشد.
با استفاده از مدل OSKAR، مربیان میتوانند بهبود عملکرد مشتریان خود را بهبود بخشند و به آنها کمک کنند تا به بهترین شکل ممکن در موضوعات مورد نظر عمل کنند.
Objective در مدل OSKAR
در مدل OSKAR، Objective به معنای هدف و مقصود از کوچینگ است. در این مرحله، مربی باید با مشتری خود هدف مشخصی برای کوچینگ تعیین کند تا بتواند فرآیند کوچینگ را به بهترین شکل ممکن مدیریت کند و به مشتری خود کمک کند تا به این هدف دست یابد.
هدف میتواند شامل مواردی مانند بهبود عملکرد، رسیدن به موفقیت در کار، افزایش رضایت مشتری، بهبود روابط شخصی و غیره باشد. در این مرحله، مربی باید با دقت به نیازها و مقصود مشتری گوش دهد و با او درباره هدف و مقصود کوچینگ به صورت دقیق و شفاف صحبت کند.
تعیین هدف در این مرحله از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا هدف مشخص و کامل، به مربی کمک میکند تا بهترین شکل ممکن برای کوچینگ و در نتیجه بهبود عملکرد مشتری، برنامهریزی کند. برای موفقیت در فرآیند کوچینگ، هدف باید قابل اندازهگیری و قابل تحقق باشد و همچنین با نیازهای و دغدغههای واقعی مشتری همخوانی داشته باشد.
Subjective در مدل OSKAR
در مدل OSKAR، Subjective به معنای موضوعات و احساسات شخصی مشتری است. در این مرحله، مربی باید به مشتری فضایی امن بدهد تا احساسات و نگرشهای خود در مورد موضوعات مختلف را با او به اشتراک بگذارد و در این بین، به او کمک کند تا به بهترین شکل ممکن در فرآیند کوچینگ پیشرفت کند.
موضوعات شخصی میتواند شامل اعتماد به نفس، انگیزه، نگرشهای منفی و مثبت، ترسها و امیدها، اهداف شخصی و غیره باشد. مربی باید با به کارگیری تکنیکهای موثر، به مشتری کمک کند تا احساسات و نگرشهای خود را به بهترین شکل ممکن در مورد موضوعات مختلف بیان کند و با یادگیری از تجربههای خود، به بهترین نتایج ممکن در زندگی و کارش دست یابد.
توجه به موضوعات شخصی در این مرحله بسیار مهم است، زیرا احساسات و نگرشهای شخصی مشتری بسیار موثر در فرآیند کوچینگ و رسیدن به هدف موردنظر است. مربی باید با فهمیدن این نگرشها، به مشتری کمک کند تا به بهترین شکل ممکن در فرآیند کوچینگ پیشرفت کند و با یادگیری از تجربههای خود، به بهترین نتایج ممکن در زندگی و کارش دست یابد.
Knowledge در مدل OSKAR
در مدل OSKAR، Knowledge به معنای دانش و مهارتهایی است که مربی برای کمک به مشتری در رسیدن به هدف مشخص شده، به او ارائه میدهد. در این مرحله، مربی باید با توجه به موضوع مورد نظر و هدف کوچینگ، دانش و مهارتهای لازم را به مشتری ارائه کند تا بتواند به بهترین شکل ممکن در رسیدن به هدف خود عمل کند.
دانش میتواند شامل مهارتهای ارتباطی، روشهای حل مسئله، مدیریت زمان، روشهای موفقیت آمیز برای رسیدن به هدف و غیره باشد. مربی باید با توجه به نیازها و مشکلات مشتری، دانش و مهارتهای موردنیاز را به او ارائه دهد و به او کمک کند که این دانش و مهارتها را به بهترین شکل ممکن در کارهایش به کار بگیرد.
توجه به دانش در این مرحله بسیار مهم است، زیرا این دانش و مهارتها به مشتری کمک میکند تا به بهترین شکل ممکن در رسیدن به هدف خود پیشرفت کند و در نتیجه، مشتری با اطمینان بیشتری به هدف خود نزدیک شود.
Action در مدل OSKAR
در مدل OSKAR، Action به معنای اقداماتی است که مشتری و مربی در راستای رسیدن به هدف مشخص شده، انجام میدهند. در این مرحله، مربی باید با توجه به هدف و دانش موردنیاز، به مشتری راهکارهایی را ارائه دهد تا بتواند به بهترین شکل ممکن در رسیدن به هدف خود عمل کند و اقدامات لازم را انجام دهد.
اقدامات میتواند شامل تمرین و تمرکز بر روی مهارتهای موردنیاز، تغییر الگوهای رفتاری، تغییر در رفتارهای موثریتی، تغییر در سبک زندگی و غیره باشد. مربی باید به مشتری کمک کند که اقدامات لازم را برای رسیدن به هدف خود در زندگی و کارش انجام دهد و از روشهای موفقیت آمیز در این زمینه استفاده کند.
توجه به اقدامات در این مرحله بسیار مهم است، زیرا این اقدامات به مشتری کمک میکند تا به بهترین شکل ممکن در رسیدن به هدف خود پیشرفت کند و در نتیجه، به دست آوردن نتایج مطلوب در زندگی و کارش را تسهیل میکند. مربی باید با ارائه راهکارهایی موثر و متنوع، به مشتری کمک کند تا اقدامات لازم را در جهت رسیدن به هدف خود انجام دهد و در نهایت به نتایج مطلوب دست یابد.
Reflection در مدل OSKAR
در مدل OSKAR، Reflection به معنای بازنگری و تأمل در فرآیند کوچینگ است. در این مرحله، مربی باید با مشتری به شیوهای گفتگو کند که به او این امکان را میدهد تا به بهترین شکل ممکن در فرآیند کوچینگ تأمل کند و از تجربههای خود در این فرآیند یاد بگیرد.
تأمل میتواند شامل نقد و بررسی رفتارها، تحلیل مسائل و راهحلهای پیشنهادی، بررسی و ارزیابی عملکرد و موفقیتها و شکستهای مشتری در رسیدن به هدف باشد. در این مرحله، مربی باید با مشتری به شیوهای موثر و پویا صحبت کند تا او بتواند از تجربههای خود در فرآیند کوچینگ بیاموزد و با نگاهی مثبت به خود و نتایج کوچینگ، به بهترین شکل ممکن در زندگی و کار خود پیشرفت کند.
توجه به تأمل در این مرحله بسیار مهم است، زیرا بازنگری در فرآیند کوچینگ به مشتری کمک میکند تا به بهترین شکل ممکن در فرآیند کوچینگ پیشرفت کند و از تجربههای خود در این فرآیند یاد بگیرد. مربی باید با ایجاد فضایی آمن و مطمئن برای مشتری، به او این امکان را بدهد که بتواند به بهترین شکل ممکن در فرآیند کوچینگ تأمل کند و با یادگیری از تجربههای خود، به بهترین نتایج ممکن در زندگی و کارش دست یابد.